۱۳۸۷ مهر ۲۰, شنبه

رساله ی صد فرمان(http://100farman.blogfa.com) جلال سمیعی بسیار بسیار جالب و به واقع درست می باشد !!!
سعی کنید به فرمان هایش عمل کنید تا در این و آن دنیا رستگار شوید !

-----

در همین لحظه یک موجود مزخرف در دفتر نشسته و من از اینکه باید جلوی خودم را بگیرم تا چیز بهش نگویم حالم دارد به هم می خورد ... و آنقدر از دست خودم شکار هستم که چرا به این بدبختی رسیده ام که باید من را اینقدر ریلکس تصور کنند که گند ترین اتفاقات زندگی شان را برایم تعریف کنند و من هم فقط لبخند بزنم و به کثافت کشیده شدنش نگاه کنم و لبخند بزنم , به از هم پاشیده شدن زندگی آن یکی نگاه کنم و لبخند بزنم , به سیگار کشیدن های پی در پی او نگاه کنم و لبخند بزنم ,به سلام و احوالپرسی های آن یکی با گرمی جواب بدهم و لبخند بزنم , خدایا گوش ها و چشم های من دیگر توان این یکی را ندارد , می ترسم از روزی که به جای لبخند دهانم را باز کنم و چیزهایی که تا به حال نگفته ام را بگویم ... کاش این جا را می خواندی دوست قلب پاره پاره ی من و اینقدر من فلک زده را بیچاره نمی کردی با حرفهایت ...

-----

راستی آقای برادر سهیل تولد مبارک ... شام فراموش نشود ... کادو تولدت از طرف من و آقای همسر جایش حفظ ! !

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظر