۱۳۸۶ مهر ۱۷, سه‌شنبه

عصبانی شدن بعضی وقت ها خیلی خوبه . یعنی عالیه . دارم جدیدا سعی می کنم اینقدر خونسرد نباشم . باید بیشتر عصبانی بشم . باید سعی کنم یکم بد اخلاق باشم .
بعضی وقت ها از خودم بدم میاد .
چرا باید وقتی عصبانی می شم و سر یکی داد میزنم از خودم بدم بیاد .
چرا من مثل دیگران رفتار نمی کنم .
چرا باید همیشه مهربون باشم .
چرا باید همیشه بخندم .
چرا باید همیشه چشم و گوشم رو ببندم که یک وقت بدی دیگران رو نبینم .
چرا باید همیشه از دیگران دفاع کنم .
اخلاق بدی دارم و از این اخلاق بدم میاد .
یک عمر همه بهم گفتن واااااای فائزه چقدر با جنبه است .
به چه دردم خورد حرف دیگران .
اصلا دوست ندارم با جنبه باشم .
نمی خوام خوب باشم .
می خوام گند ترین اخلاق روی زمین رو داشته باشم .
اما نمیشه . نمی تونم .
نمی تونم مثل دیگران باشم .
نمی تونم بی ادب باشم .
نمی تونم وراج باشم .
نمی تونم از این و اون بد بگم .
نمی خوام بد باشم .
دوست دارم همه خوب باشن .
دوست دارم مردم با هم مهربون باشن .
دوست دارم زیر آب هم دیگه رو نزنن .
حالم خوب نیست . از خودم بدم میاد .
از مردم بدم میاد . از این همه دو رویی بدم میاد .
از این همه ریا کاری بدم میاد .
از این همه آزادی بدم میاد .
اینها تنها چیزهایی است که توی ایران آزاد.
ایران سرای آزادی .
------------------------------

امشب افطاری پیش آقای خاتمی خوش بگذره !!

------------------------------

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظر