۱۳۸۶ آبان ۱۳, یکشنبه


در تب داشتنم هیچ شکی نیست !
از صبح خودم رو بستم به پرتقال و نارنگی ، ولی هیچ فایده ای ندارد .
توی خونه ی تنها هم حوصله ندارم بمونم ، مامان این ها هم که نیستن، برای همین میام سره کار . آقای همسر هم که هی فرت و فرت نمی تونه به خاطر من کار و زندگی اش رو ول کنه و پیش من بمونه . هر چند که خودش می گه زندگی من ، تویی !
-------

از روزی که نوروز خراب شده فکر می کنم یک چیزی گم کردم . همیشه اولین صفحه ای که روی نت باز می کردم نوروز نیوز بود . احساس بی خبری می کنم .

-------

اگر آقای خاتمی برای مجلس کاندید بشود، چه شود !
اونوقت باید بگیم : نفس کش ! نفس بکش !

-------
کلی لینک باید اضافه کنم اینجا . هنوز فرصت نکردم . خیلی از دوستان قدیمی و خیلی وبلاگ جدید که بعضی ها خیلی جالبن . فقط باید وقت داشته باشم . همین !

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظر