۱۳۸۸ تیر ۲۴, چهارشنبه

جبهه سیاسی

این جریان جبهه و حزب سیاسی ، تفاوت و شباهت هایش زیاد به دلم نمی نشیند ... اینکه آقایون می خواهند در چارچوبی که قبولش ندارند و پر از اشکال است فعالیت کنند جای سوال دارد ... مگر مشارکت یک حزب نبود؟ نگاه کنید یک کدامشان برای رضای خدا هم شده از دست این دستگیری ها در امان نبوده اند ... حالا گیریم آقای موسوی حزب و جبهه تشکیل داد ، چه تضمینی هست که بعد از یک ماه همه ی اعضای تشکل رو دستگیر نکنند ... با جبهه ی به وجود آمده شان میخواهند در چارچوب زورگویی چه چیزی بگویند و چه کاری کنند ؟ ... اصلن اگراین تشکل ها فایده ای داشت که کار ما به اینجا نمی رسید ... مشکل، خیلی اساسی تر این حرف هاست ... آقایان یک فکر درست و حسابی تر بکنید برای رضای مردم ...
این بحث هم که جبهه با حزب و سازمان و چیزهای دیگر فرق دارد اشتباه محض است ، همشون از دم با این جو حاکم ، یک کرباسن !!!
لغت نامه دهخدا : کرباس = جامه که از پنبه ساخته شود
----
آهای دوست جون ، نمکدونِ من از چند ساعت پیش دلم برایت به شورش در آمده ، دستم به جایی بند نیست . از تمام راه های موجود وارد شده ام ولی جواب نگرفته ام ... یک خبر خوب بده از خودت ، به من و به دوستان مشترک ...
پ.ن:
صدات رو شنیدم و خوشحالم ... آخیش ...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظر