۱۳۸۸ دی ۲۳, چهارشنبه

پیری

چقدر دوست دارم الان پیر باشم ، حالا  فوقش شب که شد پیر شده باشم و با دوستانم قرار پیاده روی در پارک ساعی یا ورزشگاه انقلاب  گذاشته باشم و خوشحال باشم که با این سن هنوزم روی پا هستم و می تونم تند تند راه بروم و غذاهای تند بخورم و تند تند حرف بزنم و غصه نخورم که بچه ندارم که عصای دستم باشه ، چون عصا لارم نشدم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظر