این بچه دوس نداشتن من به خدا حکایت نداره ، من از ازل بچه دوس نداشتم ، همین جا هم اعلام می کنم که کودکی خوبی داشتم ، نه بهم تجاوز شده ! نه بابام کتکم می زده ! نه مامانم تو حموم زندانیم می کرده ! نه داداشم معتاد بوده ! نه تبعیض جنسیتی داشتیم تو خونمون ! نه فقیر بودیم ! نه زشت و ایکبیری بودم ! و هزاران نه دیگه ... کلی هم حال کردم در کودکی ، همیشه شاگرد اول بودم ،تیزهوش بودم کلی (: ، همیشه تو چشم بودم ، کلی همه جا تحویلم میگرفتن و خلاصه صفایی کردم در طفولیت ... ولی دوس ندارم ! از ونگ ونگ بچه متنفرم ، از اون نه ماه بارداری بی زارم ، از اون هیکل زشت و بی ریخت قلمبه بدم میاد ، از اینکه هی حس کنی یکی بهت لگد میزنه چندشم میشه ، اینقدرم تو گوشم خوندن که وای نگوو ! ناشکری نکن ! خدا بدش میاد ! برو بابا دلتون خوشه ، خدا یک مشت آدمیزاد اوشگول ریخته تو این دنیا که دارن همدیگه رو می خورن و تیکه پاره می کنن بدش نیومده ! از تنفر من از بچه بدش میاد اونوقت !؟
در هر حال بچه خَــــــری بیش نیست .
خیلی خیلی خیلی... خوب می نویسی
پاسخحذفکاش ارومتر بودی... کاش هیچی نمی فهمیدی...
کاش همه چیزو انجوری که می خوان می دیدی...
گویا تو از من شاکی تری...
می خونمتتتتتتتتتتتتتتتتتت