۱۳۸۶ آذر ۱۲, دوشنبه

خب خیلی راحت می تونید دست بزنید یا فحش بدید چون : دلار در بازار آزاد 1000 تومن شد و درهم 268 تومن !
اساسی همگی با هم رفتیم در باقالی ها !

-----

من هیچوقت لوس نبودم / بچه خوب مامان و بابا نبودم / گوش حرف کن نبودم / سر موقع خونه نمی رفتم / از کسی اجازه نمی گرفتم / گریه نمی کردم / دلتنگ نمی شدم / زیاد مسافرت می رفتم / زیاد دور بودم / همیشه با دوست و رفیق هام بیرون بودم / اینها رو گفتم بگم نمی دونم چرا این روزها وقتی اسم مامان و بابام میاد گریه ام میگیره !!!
نه از دوری , به خاطر پیری . کم کم احساس می کنم بابام پیر شده . بابای عشقول من که هیچکس مانندش ندیده هیچ جا . الان کافیه بابا بگه بیاید اینجا, خودم رو می کشم و تمام برنامه هامون رو به هم میریزم که بریم خونشون . حتی بعضی وقت ها فهمیدم آقای همسر دلخور شده , هر چند به روی خودش نمیاره . با خودم می گم الان که هستیم بزار اینقدر ببینمشون که بعدها کم نیارم و خودم رو آزار ندم , می دونم این هم از خودخواه بودنمه .
فکر می کردم هیچوقت با کسی خوشبخت نمیشم چون نمی تونم کسی رو پیدا کنم که مثل بابام باشه . همیشه همه رو با بابام مقایسه می کردم .
ممنونم ازت که خیلی شباهت ها به بابام داری ...ممنونم از خدا که همیشه آدم خوب ها رو نصیبم کرده / ماچ ماله همشونم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظر