۱۳۸۶ دی ۴, سه‌شنبه

-----
نوشته ی 5 سال پیش ام در مجله هفت سنگ را تقدیم می کنم به تمام من ها ( دهه ی شصتی ها) و البته به تمام گذشتگان !( دهه پنجولی ها )
+
قلم و رنگ در اختیار شماست بهشت را نقاشی كنید و بعد وارد شوید .
من در حال ام ! من از حال ام ! نه گذشته و نه آینده ، جنس من حال است .تا حال هیچگاه فرصتی نیست . از حال گذشتن ابتكار می خواهد . از حال گذشتن ذكاوت ، هوش ، استعداد می خواهد . در خود می جویم كه چگونه در حال بمانم و از حال بگذرم ! آنچه در گذشته است حسرت و آه و كنایه ، آنچه در آینده است ؛ كاش و امید و آرزو است . اما آنچه در حال است ؛ شجاعت و جسارت است ، تلاش و كوشش است ، رفتن و به زمین خوردن است ، جستجو و یافتن است ، تمنا و رسیدن است .
من در حال ام و به لحظه می اندیشم ، به اكنون .
من در لحظه ام ، من آن ام !
من تصور مبهم گذشتگان ام .
من خیال باطل آیندگان ام .
من طول و عرض زندگی ام .
من سراشیبی زمان ام .
من خود لحظه ام .
من از زمان اكنون سخن می گویم ، از ابتدای حال ، از ساعت صفر در لحظه !
من اینجا ( زمان ، مكان ) هستم .
من تصویر یك امروز ام .
من یقه پیراهن هر روز ام .
من صدای شعر حال ام ، شعر نو ، شعر اكنون من حافظه ی زمان ام .
من فعل هستم ( بودم ، هستم ، خواهم بود ) ام!
من نگاه چشم ام بر روی حال ، اكنون .
من از همینك ام ( كه آغاز شدم).
من زمزمه نزدیك ترین ترانه ام .
من تابش خاطره خود ام !من حال ام ، من ...
اكنون قلم در اختیار من است / اكنون هنر نیاز من است / اكنون رنگ هدف من است

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظر