نشسته ایم کنار دریا و ورق می زنیم به رگ ... آقای همسر می گوید برویم, هوا سرد است ولی آنقدر داغ بازی هستیم که کسی فکرش به سرما نیست و بیشتر به فکر هات شاکلت امیریم ! حالا که سرما خورده ام می گویم چه کاری کردیم ها !!! با اینکه بردیم هات شاکلت هم نخوردیم و به جایش این سرمای درست حسابی را نوش کردیم ... این هم اندر احوالات سرما خوردگی بنده ! قابل توجه دوستان که در این دو روزه هی می گویند تو چقدر سرما می خوری ...
-----
کنعان را دوباره دیدیم ... با گیتول جونم رفتیم و آنقدر به من چسبید که پایه ام برای بار سوم هم ببینمش !
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظر