بچه های این آژانس تهران سفر اعصاب ما را خورد می کنند از بس خالی می بندند ... این ها را می گویم که ببینند همه جا را جار زدم و کمی دست بردارند ! بابا تا آن میشوی 1000 تا پیغام که پرواز تهران مشهد امروز ... پرواز تهران اهواز فردا ! حالا همش خالی بندی ... آقا خوبیت نداره .. اینقدر ملت را سر کار میگذارین که چه بشود ... حالا من هم همه جا می گویم خالی بندین !!!
آخیش راحت شدم ...

-----

توقع چیز بسیار جالبی است ... هیچوقت کسی از من توقع ندارد بالاتر از گل بشنود و اگر هم کمی این طرف تر از گل بشنود غمباد می گیرد و گریه می کند و من می شوم غول , بد, نامرد و هزاران بدی دیگر ... این ها همه توقع است و از نظر من بسیار چیز جالبی است چون من هیچوقت از این چیزها نداشته ام از کسی ...
تو می گویی تقصیر از من است که همیشه خوبم و روی سگی ام را کسی نمی بیند غیر از تو , مامان و بابا ! به همین دلیل است که خوب توقع ندارند جور دیگری رفتار کنی ... توقع ... توقع ... واقعا کلمه ی جالبی است !
و خسته ام از بس دیگران این چیز را از من دارند ...

-----

یک سال گذشت ... خیلی زود ... قیصر امین پور سه شنبه رفته بود ...