چه حالی میده ساعت دو شب باشه ، بشریت زیر کُرسی خونه مامان باباییش باشه ، روی کُرسی میوه و برگ هلو و آلبالو خشکه باشه ، اینترنت پر سرعت تو بغلش باشه ! مامانیش سمت راستش خواب باشه ، باباییش سمت چپش خواب باشه ، خودش هم سخت فارسی تایپ کنه اینجا ! تازش مواظب باشه سر صدا هم نکنه !
روز خوبی بود دیگه ، ظهر داداشی بیاد آنتن رو درست کنه و بعدش یک دانه کتاب خونده بشه و بعد از ظهرش تآتر اتللو دیده بشه و شبش هم ببینی مامانی دو تا شال خوشگل گرفته ، این ها همش یعنی من الان روحم گرمه ، به روح اعتقاد داشتم من !؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظر